پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :
آندره كندال تيلور و ريچارد فانتين در فارن افيرز نوشتند: در بامداد روز دوم ژانويه، نيروهاي روسي يك حمله موشكي گسترده عليه شهرهاي كيف و خاركيف انجام دادند كه منجر به كشته شدن دست كم ۵ غيرنظامي و زحمي شدن بيش از ۱۰۰ تن شد. اين حمله به زيرساختهاي اوكراين آسيب زد. اين حادثه نه از جهت خسارات وارده بلكه از اين جهت اهميت داشت كه نشان داد روسيه در اين جنگ تنها نيست. حمله روسيه كه در آن روز اتفاق افتاد با تسليحاتي انجام گرفت كه در آن از فن آوري چيني، موشكهاي كره شمالي و پهپادهاي ايراني استفاده شده بود. در طي دو سال گذشته، اين سه كشور نقشي حياتي در توانمندسازي ماشين جنگي روسيه در اوكراين ايفا نموده اند.
به گزارش سرويس بينالملل «انتخاب»، در ادامه اين مطلب آمده است: از زمان آغاز حمله روسيه به اوكراين در فوريه ۲۰۲۲، مسكو بيش از ۳۷۰۰ پهپاد طراحي شده توسط ايران شليك كرده است. روسيه اكنون ماهانه حداقل ۳۳۰ پهپاد توليد ميكند و در حال همكاري با ايران در زمينه احداث يك كارخانه پهپادسازي جديد در داخل روسيه است كه توليد پهپاد اين كشور را افزايش خواهد داد. در حالي كه ذخاير مهمات اوكراين رو به كاهش گذاشته، كره شمالي موشكهاي بالستيك و بيش از ۲.۵ ميليون گلوله مهمات را به روسيه تحويل داده است. چين نيز به نوبه خود به مهمترين رگ حياتي روسيه تبديل شده است. پكن خريد نفت و گاز از روسيه را افزايش داده و ميلياردها دلار درآمد عايد مسكو نموده است. چين همچنين مقادير گستردهاي فن آوري جنگي از نيمه رساناها گرفته تا تجهيزات الكترونيكي مورد استفاده در رادارها، تجهيزات مختل كننده ارتباطات راديويي و قطعات جنگنده در اختيار روسيه قرار داده است. آمارهاي گمركي حاكي است، به رغم تحريمهاي تجاري غرب واردات تراشههاي كامپيوتري و اجزاء تراشهها در حال رسيدن به سطح قبل از جنگ است. بيش از نيمي از اين محصولات از چين وارد ميشود.
تامين اقلام مورد نياز روسيه توسط چين، ايران و كره شمالي موجب تقويت موضع روسيه در ميدان نبرد شده و ضمن تضعيف تلاشهاي روسيه براي منزوي ساختن مسكو، به اوكراين نيز آسيب زده است. اما اين همكاري تنها نوك كوه يخ است. همكاري در ميان ۴ كشور قبل از سال ۲۰۲۲ نيز رو به گسترش بود، اما جنگ اوكراين تعميق روابط اقتصادي، نظامي، سياسي و تكنولوژيك آنها را سرعت بيشتري بخشيده است. اين چهار قدرت به نحو فزايندهاي منافع مشترك را شناسايي ميكنند، مواضعشان را با يكديگر تنظيم مينمايد و در فعاليتهاي نظامي و ديپلماتيك با هم هماهنگي دارند. همگرايي اين كشورها در حال ايجاد محور جديدي از تحول است كه اساسا درحال تغيير چشم انداز ژئوپلتيك جهاني است.
اين گروه از كشورها يك بلوك انحصاري نيستند و مطمئنا يك اتحاد به شمار نميروند. آنها مجموعهاي از دولتهاي ناراضي هستتند كه حول يك هدف مشترك يعني كنار گذاشتن اصول، قواعد و نهادهايي كه تشكيل دهنده نظام بين الملل موجود هستند گرد هم آمده اند. زماني كه اين ۴ كشور همكاري ميكنند اقدامات آنها تاثيرگذاري بيشتري نسبت به تلاشهاي فردي شان پيدا ميكند. آنها در همكاري با يكديگر توانمنديهاي نظامي همديگر را ارتقاء ميبخشند، تاثيرگذاري ابزارهاي سياست خارجي آمريكا از جمله تحريمها را پايين ميآورند، و توانايي واشنگتن و متحدانش در اعمال قواعد جهاني را با مانع مواجه ميسازند. هدف جمعي آنها ايجاد جايگزيني براي نظم موجود است؛ نظمي كه از منظر آنها تحت سلطه ايالات متحده است.
بسياري از ناظران غربي پيامدهاي هماهنگي ميان چين، ايران، كره شمالي و روسيه را رد كرده اند. آنها اختلافات خودشان را دارند و مطمئنا داراي تاريخچهاي از عدم اطمينان و شكافهاي معاصر هستند كه ممكن است ميزان نزديكي روابط آنها را محدود نمايد. با اين حال هدف مشترك آنها يعني تضعيف ايالات متحده و نقش رهبري اين كشور يك عامل چسبندگي قدرتمند را فراهم ميسازد. در مناطق مختلف در آسيا، اروپا و خاورميانه جاه طلبيهاي اعضاي محور تاثيري بي ثبات كننده بر جاي گذاشته است. مديريت تاثيرات مخرب همكاري بيشتر بين آنها و جلوگيري از مختل شدن نظام جهاني توسط اين محور اكنون بايد به هدف محوري سياست خارجي آمريكا تبديل شود.
كلوب ضد غربي
همكاري و هماهنگي ميان اعضاي محور امر جديدي نيست، اما تقويت همكاريها ميان چين، ايران، كره شمالي و روسيه در نتيجه مخالفت مشترك آنها با نظم جهاني تحت سلطه غرب تشديده شده است؛ تضادي كه ريشه در اين اعتقاد دارد كه سيستم موجود موقعيت و آزادي عملي كه آنها لايقش هستند را به آنها اعطا نميكند. هر كشوري دايرهاي از نفوذ و اثرگذاري را داراست: "منافع محوري" چين كه تايوان و درياي چين جنوبي را در بر ميگيرد؛ "محور مقاومت" ايران كه مجموعهاي از گروههاي نيابتي تحت حمايت تهران در عراق، لبنان، سوريه، يمن و ساير مناطق را شامل ميشود؛ ادعاي كره شمالي بر كل شبه جزيره كره؛ و "خارج نزديك" روسيه كه از نظر كرملين، حداقل شامل كشورهايي ميشود كه در محدوده قلمرو امپراطوري تاريخي اين كشور قرار دارند. همه اين ۴ كشور ايالات متحده را مانع اصلي براي برقراري اين حوزههاي نفوذ ميبينند و خواهان كاهش حضور واشنگتن در مناطق پيراموني خود هستند.
همه آنها اصل ارزشهاي جهانشمول را رد ميكنند و معتقدند غرب به دنبال گسترش برند دموكراسي خود با هدف تضعيف مشروعيت آنها و ترويج بي ثباتي داخلي در اين كشورهاست. آنها اصرار دارند كه دولتهاي منفرد حق تعريف دموكراسي براي خودشان را دارند. در نهايت، هرچند آنها ممكن است به مصالحههاي موقتي با ايالات متحده برسند، اما معتقد نيستند كه غرب خيزش (يا بازگشت) قدرت آنها در عرضه جهاني را خواهد پذيرفت. آنها مخاف مداخله خارجي در امور داخلي خود، گسترش اتحادهاي آمريكا، استقرار تسليحات هستهاي واشنگتن در خارج از اين كشور و استفاده از تحريمها براي پيشبرد اهداف سياست خارجي هستند.
هماهنگي بين كشورهاي عضو محور موجب كاهش تاثيرگذاري ابزارهايي شده كه واشنگتن و متحدانش اغلب براي تقابل با اين كشورها از آنها استفاده ميكنند. بارزترين مثال اينكه، از زمان آغاز جنگ در اوكراين، چين با زير سوال بردن تحريمهاي غرب در زمينه كنترل صادرات، نيمه رساناها و ديگر تكنولوژيهاي حساسي كه مسكو قبلا آنها را از غرب تامين ميكرد به اين كشور صادر ميكند. هر چهار كشور در حال همكاري براي كاهش وابستگي شان به دلار آمريكا هستند. سهم واردات روسيه به يوان چين از ۳ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۲۲ رسيده است. در دسامبر ۲۰۲۳، ايران و روسيه توافقي را براي انجام تجارت دوجانبه به ارزهاي محلي نهايي كردند. با خارج كردن تراكنشهاي اقتصادي شان از حوزه نفوذ اقدامات آمريكا، اعضاي محور تاثيرگذاري تحريمهاي غرب و تلاشهايي كه تحت عنوان مقابله با فساد و ضد پولشويي انجام ميگيرد را تضعيف ميكنند.
چين، ايران، كره شمالي و روسيه با بهره گيري از مزيت برخورداري از مرزها و سواحل مشترك ميتوانند شبكههاي تجاري و مواصلاتي ايمن از تحريمهاي آمريكا ايجاد نمايند. براي مثال ايران پهپادها و ديگر تسليحات را از طريق درياي خزر به روسيه ارسال ميكند، جايي كه ايالات متحده قدرت چنداني براي متوقف كردن اين نقل و انتقالات ندارد.
رويارويي با اين محور هزينه زيادي خواهد داشت. يك استراتژي جديد نيازمند اين است كه ايالات متحده هزينههاي خود در زمينههاي دفاعي، كمكهاي خارجي، ديپلماسي و ارتباطات راهبردي را افزايش دهد. واشنگتن بايد به صورت مستقيم به جبهههايي كه در آنها نبرد بين اعضاي محور و بلوك غرب در جريان است كمك كند، از جمله جبهه اسرانيل، تايوان و اوكراين. كشورهاي تجديدنظر طلب با اين تصور كه اختلافات سياسي در داخل و خستگي از تعاملات بين المللي در خارج موجب خواهد شد كه ايالات متحده در اين رقابت به حاشيه رانده شود، جسورتر گشته اند. اتخاذ يك استراتژي جامع با به ميدان آوردن تمام منابع و همراهي هر دو حزب آمريكا به مقابله با اين احساس كمك خواهد كرد. گزينه جايگزين، يعني كاهش حضور جهاني امريكا موجب خواهد شد كه مناطق حياتي جهان در دستان نه دوستان منطقهاي امريكا بلكه اعضاي محور كه به دنبال تحميل ترجيحات تجديدنظرطلبانه و غيرليبرال خود هستند رها شوند.
اين گرايش در غرب وجود دارد كه اهميت همكاريهاي رو به گسترش ميان چين، ايران، كره شمالي و روسيه كم اهميت جلوه داده شود. اين استدلال معتقد است مسكو با روي آوردن به سمت پكن تنها اين سيگنال را ارسال ميكند كه پذيرفته نقش شريك كوچكتر را در اين روابط بازي كند. گرفتن پهپاد از ايران و مهمات از كره شمالي نشان دهنده درماندگي ماشين جنگي روسيه است كه به اشتباه تصور ميكرد فتح اوكراين كاري ساده خواهد بود. پذيرش روسيه توسط چين نشان ميدهد كه پكن نتوانسته به روابط مثبتي كه تلاش داشت با اروپا و ديگر قدرتهاي غربي برقرار نمايد، دست يابد. كره شمالي همچنان منزويترين كشور جهان است و فعاليتهاي مختل كننده ايران تاثير معكوس داشته و سبب تقويت همكاريها ميان اسرائيل، ايالات متحده و كشورهاي حاشيه خليج فارس شده است.